رمز ارز: پول، سرمایه، هیچ کدام

رمز ارز: پول، سرمایه، هیچ کدام

رمز ارز: پول، سرمایه، هیچ کدام

     تقریبا دو سالی می شود که پدیده اعجاب انگیر رمزارزها(ارزهای دیجیتال، cryptocurrencies) بصورت جدی وارد اقتصاد عمومی در کشور شده هاست.

      عده ای با خلق، آموزش، مبادله(trade)، کلاهبرداری و.... از این خوان گسترده ارتزاق می کنند، بسیاری هم از خلاء بی قانونی(اینکه اصلا باید این حوزه قانون داشته باشد یا خیر و قانونگزار آن چه کسانی باشند جای بحث دارد) نهایت استفاده را می برند برای اموری که خود می دانند.

      در کشور ما هم برخی عقیده دارند که بهترین راه دور زدن تحریم هاست(و گمانشان این است که ما تا ابد دچار این بلیه خواهیم بود، چراکه ما کلا کشور متفاوتی هستیم.)

     وارد تاریخچه رمز ارزها نمی خواهم بشوم که بسیار شنیده اید، جدا از بیتکوین، ساخت و ایجاد رمز ارز های دیگر(عموماً توکن ها) بعنوان روشی جهت جذب سرمایه برای استارت آپ ها به جهانیان معرفی شد و بطور خلاصه:

"ایجاد توکن بمنظور ایجاد یک کسب و کار با هدف تولید یک ارزش مورد نیاز جامعه بوده است."

      که البته مثل بسیاری از امور به بیراهه رفته و امروز با تولید شت کوین ها(که البته میدانید  دلار ونزوئلا و ریال و تومان ایران و...... بزرگترین شت کوین های  دنیا هستند) کاملا از هدف اولیه خود که همان جمع آوری سرمایه برای استارت آپ ها بود دور شده است.

   عده ای بر این باورند (عموما دولت ها وحکومت ها) که رمز ارزها یک کلاهبرداری و فاقد ارزش هستند.

   اما نکته ای که وجود دارد این است که پول رایج اغلب کشور ها نیز از این قائده مستثنا نیست و تنها تفاوتشان این است که پول رایج کشور تحت مدیریت و مالکیت حکومت ها و دولتها می باشد که به یکی از عوامل کنترل زندگی مردم تبدیل شده است اما ارزرمز ها تا کنون تحتی این نظام حاکمیتی در نیامده اند.

     به بیان دیگر امروز مردم و نخبگان فهمیده اند که خود می توانند چیزی تولید کنند که همان کارکردهای پول را داشته باشد و این روش آزادی های خود را برایشان به ارمغان بیاورد.

      مطمئنا بسیاری از دولت ها و حکومت ها در ابتدای امر باوری به موثر و گسترده شدن و کاربردپذیری روزافزون رمز ارزها نداشتند، اما هرچه گذشت این احساس بر آنان غلبه پیدا کرد که کنترل امور دارد از دستشان خارج می شود.

   چرا که یکی از ابزارهای کنترلی خود بر روی مردم را دارند به سرعت از دست می دهند.

     مردم و نخبگان اقتصادی و صنعتی جامعه هم به درستی فهمیده اند که حالا می توانند خود برای اقتصاد زندگیشان طرحی داشته باشند که از زیر سایه سنگین تبهکاری بانکها و کنترل روز افزون دولت ها و حکومت ها خارج شوند.

   یکی دیگر از گلایه های اقتصاددانان وابسته به بانک ها و نهاد های دولتی و حاکمیتی جوامع این است که رمز ارزها نقشی در تولید ناخالص داخلی نداشته و در زمینه های نظیر مالیات ها و.... غیر نقشی در رشد اقتصادی کشور ها ایفا نمی کنند.

میخواهم توجه شما را به نکته ای جلب کنم: پاندمی کرونا COVID19

     از زمان شروع این پاندمی در جهان بوضوع شاهد بودیم که جز معدود کشورهایی(که به عدد انگشتان یک دست هم نمی رسد) تقریباً تمام کشورهای دنیا با غافلگیری، ساده انگاری، کتمان و دروغ پردازی با این قضیه به میدان آمدند و حاصل آن هم شد همان چیزی که می بینید.

تقریباً تمامی دولتها و حکومت های جهان به وضوح ناکارآمدی خود را برای اداره واقعی/حقیقی معیشت و سلامت مردم نشان دادند.

حال سئوال اینجاست : که تا کی مردم باید به دولت ها و حکومت هایی که خود ساخته اند اختیار تمام و کمال کنترل و نظارت بر زندگیشان را بدهند؟

     به نظر می رسد دولت ها و حکومت ها حتی اگر با انواع سنگ اندازی، کنترل و بگیر و ببند و روشهای دیگر  بخواهند جلوی این موج خود استقلالی اقتصادی مردم را بگیرند، باید بدانند که  این تازه آغاز یک راه هست، سیستمهای مالی غیر متمرکز و کلا جهان غیر متمرکز شروعی است بر پایان جهان کنترل ها و نظارت ها و دولت ها و حکومت های فربه که ساخته دست خود مردم هستند.

مردم روز به روز هوشمندانه تر علاوه بر دفاع از دستاوردهای اقتصادی خود به فکر و طراحی راه حل های متنوع تری برای هدایت درست و آزادانه زندگی خود به پیش می روند.

واین را هم بدانیم که کل اقتصاد جهان توسط چند بانک و موسسه حسابرسی مدیریت می شود که سایه سنگین تبهکاری های آنها را هر روزه بر اقتصاد کشور مشاهده می کنیم(مانند همان فاجعه ای که در سال 2008برای اقتصاد جهان روی داد.)

 

 


ad